حس مشترک...

هنوزهم وقتی باران می اید،تنم رابه قطرات باران می سپارم می گویندباران رساناست شاید دستهای من را هم به دستهای تو برساند.

                        از ماورای یک احساس قشنگ تپش های قلب تو را می شنوم

 


چه زیباست از پشت این نقاب هزار رنگ حس دلتنگی تو را بوئیدن

 

 
تو را می بینم و می جویم که همچون یک باران بهاری

 

بر دل پائیزی من می باری و سیراب

 

 میکنی درختان دلم راکه بارور می شوند و شکوفه می دهنددر بهار دل


چه معصومانه است عشقی که تو دیده ای را فهمیدن


به ذهنم هم نمی امد که روزی می شوی هم حس تنهایی های من


من و تو از تراوش یک چشمه ایم.... چشمه ای پر از قطرات ناب تنهایی


همان حس مشترک...

 

 

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:
<-TagName->
+ تاریخ سه شنبه 8 اسفند 1398برچسب:, ساعت 20:43 نویسنده meygol |


جدیدترین قالبهای بلاگفا


جدیدترین کدهای موزیک برای وبلاگ